حکایت بیمه حکایتی قدیمی و شنیدنی‌است. همیشه کمک به دیگران و دریافت حق این کمک کاری پسندیده بوده و هست. داستانی عامیانه و شنیدنی شاید خالی از لطف نباشد. مشهور است که می گویند:
سالیان پیش در زمان روم باستان یک جوانی خلاق اما بیکار می نشسته لب دریا با مشاهده نقل و انتقالات دریایی ودیدن ضرر و و زیان تجار متوجه ایده‌ای می‌شود . این ایده خلاقانه او، صنعتی را بنا می نهد که هر روز از روز پیش گسترده تر شده‌است.
او همه تجار را در جلسه‌ای فرا می‌خواند و پیشنهادی فریبنده می‌دهد. پیشنهادی که امروزه با نام بیمه می‌شناسیم. او در پیشنهاد خود اینگونه می گوید:
که اگر هر کدام 25% یعنی یک چهارم باری که حمل می‌کنند را به امانت به او بدهند و او 5% را به عنوان حق نگهداری برای خودش بردارد. و الباقی را برای آنها حفظ می‌کند .
اگر اتفاقی افتاد او برای تاجر آسیب دیده جبران خسارت خواهد کرد.
این شد که 233 شاخه بیمه‌ای سر بر فلک کشید.
بعد ها صنعت بیمه هوایی شکل گرفت. و روش های بیمه نوین ایجاد شد و پول جایگزین کالا شد و بعد از مدتی بیمه مسئولیت در باربری ها شکل رسمی به خود گرفت.
واین شد که بیمه عمر هم با عرصه جهان گذاشت و حدود 20 سال پیش یک بیمه ای بوجود آمد به نام بیمه عمر …
بطوری که افراد در زندگی خود یا دیگران را بیمه می کردند و بعد از مرگ شان بیمه با پرداخت اندوخته ی بیمه شده به خانواده های بازمانده از فرد فوت شده باعث حمایت از خانواده های بسیاری شد.
و بعد از مدتی به این فکر افتادند تا بیمه عمر فقط به بعد مرگ سود رسانی نکند و در زندگی هم راه گشای گرفتاری های افراد باشد. این شد که بیمه سرمایه گذاری به بیمه عمر اضافه شد. و با پرداخت وام و بازنشستگی دست یاری بسیاری را فشورد…
بیمه پلی شد برای رسیدن به آرامش
Views: 8